با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+بيا تا برايت حکايت کنم<br> حکايت ز يک بي نهايت کنم<br>ز مردي که پرواز را مي سرود<br> در اندازه هاي زميني نبود<br>پر از مهرباني ، پر از سادگي<br> پر از صبح و لبخند و دلدادگي<br>
+"رزق" در لغت به معنى عطا و بخشش مستمر است و از آن تعبير به روزي ميشود. و در اصطلاح به هر چيزى كه مايه دوام حيات مخلوقات زنده است، رزق گويند. در واقع رزق موهبت و بخششي است از ناحيه خداي متعال به بندگانش، بدون اينکه استحقاق آن را داشته باشند
هر کس سه شب قبل از خواب 40 بار سوره قدر را بخواند روزي اش گسترده مي شود و از غيب چيزي به او رسد - *كربلايي*
+در شهر گلاسکو در کشور اسکاتلند پسري 3 ساله زندگي مي کند که دچار سندرمي خاص است که باعث مي شود قلب او ناگهان از کار بيافتد.<br>قلب ” آرون ” 3 ساله معمولا در هر حمله 7 دقيقه از کار مي افتد...<br>
+مي خواهم بيادآورم<br>غلغله پريشان اطراف خانه را که هرچه بالا ميگرفت<br>تو در اندرون خانه بيشتر مي لرزيدي وبراي دو ريحانه مي ترسيدي .<br>مي خواهم بوي سوخته<br>چوب درگاه خانه را با آخرين نفسهايم به حلقوم برم<br>شايد خفـه ام کند و با ايـن بـو<br>جان بسپــارم<br>
+غروب منظره اي زيباست<br>ولي غروب جمعه با همه غروب ها فرق ميکند<br>آنقدر گرفته است که نفس انسان هم گاهي حبس ميشود<br>حال هرچه که هست باهمه ما مستقيما رابطه دارد<br>ندا از درد فراغيست که انگار عصر هر جمعه از زخم دل هر انساني بيرون ميايد<br>خدايا اين هجران کي به وصل ميرسد<br>يا کاشف الضُر
+کلاغ و طوطي در هنگام آفريش هر دو سياه بودند .<br>طوطي از اينکه رنگش سياه بود به خدا شکايت کرد و خدا اورا از رنگهاي زيبا بيافريد<br>اما<br>کلاغ گفت:هرچه از دوست رسد نيکوست<br>اکنون سرنوشت آنها را بنگر<br>طوطي در قفس اما کلاغ آزاد...<br>