سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کربلایی

آزادى در مقابل بردگى، اصطلاحى حقوقى و اجتماعى است، اما «آزادگى» برتر از آزادى است و نوعى حریّت انسانى و رهایى انسان از قید و بندهاى ذلّت آور و حقارت بار است. تعلّقات و پاى بندى‏هاى انسان به دنیا، ثروت، اقوام، مقام، فرزند و ... در مسیر آزادى روح او، مانع ایجاد مى‏کند. اسارت در برابر تمنّیات نفسانى و علقه هاى مادّى، نشانه ضعف اراده بشرى است.
وقتى کمال و ارزش انسان به روح بلند و همّت عالى وخصال نیکوست، خود را به دنیا و شهوات فروختن، نوعى پذیرش حقارت است و خود را ارزان فروختن.
آزادگى در آن است که انسان کرامت و شرافت خویش را بشناسد و تن به پستى و ذلّت و حقارت نفس و اسارت دنیا و زیر پا نهادن ارزش‏های انسانى ندهد.
در پیچ و خم‏ها و فراز و نشیب‏هاى زندگى، گاهى صحنه هایى پیش مى آید که انسانها به خاطر رسیدن به دنیا یا حفظ آنچه دارند یا تأمین تمنیّات و خواسته ها یا چند روز زنده ماندن، هر گونه حقارت و اسارت را مى پذیرید. امّا احرار و آزادگان، گاهى با ایثار جان هم، بهاى «آزادگى» را مى‏پردازند و تن به ذلّت نمى دهند.
امام حسین علیه السلام فرمود:
 «مَوْتٌ فى‏ عِزٍّ خَیْرٌ من حیاةٍ فى ذُلٍّ» مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است.

این نگرش به زندگى، ویژه آزادگان است. نهضت عاشورا جلوه بارزى از آزادگى در مورد امام حسین علیه السلام و خاندان و یاران شهید اوست واگر آزادگى نبود، امام تن به بیعت مى داد و کشته نمى‏شد. وقتى مى‏خواستند به زور از آن حضرت بیعت به نفع یزید بگیرند، منطقش این بود که:
 
«لا وَاللَّهِ لا اعْطیهم بِیَدى‏ اعْطاءَ الذّلیلِ وَ لا اقِرُّ اقرارَ العبید» نه به خدا سوگند؛ نه دست ذلّت به آنان مى‏دهم و نه چون بردگان تسلیم حکومت آنان مى‏شوم!
صحنه کربلا نیز جلوه دیگرى از این آزادگى بود که از میان دو امر شمشیر یا ذلّت، مرگ با افتخار را پذیرفت و به استقبال شمشیرهاى دشمن رفت و فرمود:  
«الا و انَّ الدَّعِىَّ بْنَ الدَّعِىِّ قَدْرَ کَزَنى‏ بَیْنَ اثْنَتَیْنِ: بَیْنَ السِّلَّةِ وَ الذِّلَّةِ وَ هَیْهاتَ مِنَّا الذِّلَّةُ» 
          بر ما گمان بردگى زور برده‏اند             اى مرگ، همتى! که نخواهیم این قیود

ادامه مطلب...

[ شنبه 90/10/17 ] [ 3:3 عصر ] [ کربلایی ] [ نظر ]

 


امویان براى پوشاندن رسوایى خویش از آن جنایت بزرگ، پیوسته سعى در کتمان و فراموشاندن آن داشتند. ائمّه شیعه نیز براى افشاى چهره دشمن و بیان مظلومیّت اهل بیت و توجّه دادن به فرهنگ سازنده جهاد و شهادت که در قیام عاشورا نهفته بود، همواره آن را زنده نگاه مى‏داشتند.
تأکید فراوان بر زیارت سیدالشهدا علیه السلام، بیان فضیلت بسیار براى گریستن در سوگ امام حسین علیه السلام و شهداى کربلا، برگزارى مجالس عزا و گریه از سوى خود امامان براى کشتگان کربلا، تشویق به سرودنِ شعر و خواندن مرثیه و مراسمى از این قبیل، هر یک سهمى عمده داشت تا آن حادثه الهام بخش براى همیشه زنده بماند و به فراموشى سپرده نشود.
امام صادق علیه السلام به جعفر بن عفّان طایى فرمود: شنیده‏ام درباره حسین بن على علیه السلام شعر و مرثیه مى‏گویى و خوب هم مى‏سرایى. گفت: آرى.
سپس برخى از اشعارش را در محضر امام صادق علیه السلام خواند. آن حضرت و حاضران به شدّت گریه کردند و اشک هاشان بر صورت ها جارى شد.
امام فرمود: اى جعفر! سوگند به خدا، در این لحظه که مرثیه حسین علیه السلام را مى‏خواندى، فرشتگان خدا شاهد و شنواى سخن تو بودند. آنان نیز همچون ما گریستند. خداوند بهشت را بر تو لازم کرد و تو را آمرزید.
                   
سپس امام صادق علیه السلام فرمود:
 «ما مِنْ احَدٍ قالَ فِى الْحُسَیْنِ شِعْراً فَبَکى‏ وَ ابکى‏ بِهِ الَّا اوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الجَّنَة و غَفَرَ لَهُ» «,وسایل الشیعه ج4ص464»
هیچ کس نیست که براى حسین بن على علیه السلام شعرى بگوید و بگرید و بگریاند، مگر آنکه خداوند بهشت را بر او واجب سازد و او را بیامرزد.
این همه ستایش و ثواب براى گریاندن و گریستن و نوحه‏خوانى و مرثیه، براى آثار احیاگرانه آن نسبت به حادثه عاشورا است. به تعبیر امام خمینى قدس سره:
 «با این هیاهو، با این گریه، با این نوحه‏خوانى، با این شعر خوانى، با این نثرخوانى، ما مى‏خواهیم این مکتب را حفظ کنیم، چنانچه تا حالا هم حفظ شده» «صحیفه نور ج8ص71»


[ دوشنبه 90/10/12 ] [ 9:51 صبح ] [ کربلایی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ
امکانات وب